هیچ چیز به اندازه ماشین، بشر متجدد را به رفاه نرسانده، و هیچ چیز به اندازه آن نتوانسته ویرانگری کند. در دستگاهی به نام خودرو این ویرانگری گاه به اوج خود می‌رسد. به گونه ای که در برخی جوامع و بعضی شرایط خودرو مقام اول کشت و کشتار آدمیان را به خود اختصاص می‌دهد. اختاپوس خودرو با ظاهری فریبنده چنان انسان را به خود مشغول کرده که نمی‌گذارد وی قدم از قدم بردارد.تنبلی و تن پروری شیوه همیشگی و قهری خودرو است.
 
در جوامعی که فن‌آوری سوخت فسیلی به راحتی در خدمت وسایط نقلیه قرار می‌گیرد، و افراد حداقل پیاده روی و تحرک را دارند، مشکلات جسمی و مصائب روانی پدیده‌ای عام و فراگیر است. بیماری‌های زخم معده، دیابت، فشارخون و درد مفاصل از عوارض وابستگی شدید به خودروی سواری است. برای جوانی که هنوز به ۳۰ سالگی نرسیده و برای هر چیزی سوار خودرو شخصی می شود، عوارضی نظیر افزایش وزن، بزرگ شدن شکم، تنگی نفس و چربی خون آشکار می شود. به جرئت می گویم ذات خودرو، قانون‌گریزی، بی‌گذشتی و حرمت‌شکنی است. منصف ترین رانندگان، اگر موردی از قانون را رعایت کنند یا حرمت دیگران را نگاه دارند، در جایی دیگر نابهنجاری می کنند. حتی در جوامعی که فرهنگ ترافیک به اصطلاح درونی شده است، باز به مقدار کمتری خودخواهی ها و سبقت‌ها خود را نشان میدهد. این مسابقه های بی جایزه، فقط به طور دایم شوک عصبی ایجاد میکنند.
 
مسئله‌ای بالاتر وجود دارد، و آن تأثیر آلایندگی ماشینیسم بر سطح زمین و جو آن است. بر خلاف خوش بینی خوش بینان، با این اوضاع، زندگی روی زمین وضعیت روشنی ندارد. ولی ما تک تک انسان‌ها، حداقل مسئول سلامت خویش هستیم. چاره‌ای جز تنگ کردن محدوده کاربری خودرو با استفاده از وسایل نقلیه عمومی، یا پیاده رفتن نیست. اگر این کار را نکنیم، دیگران بیشتر به فکر فرار از زمین می افتند. ایده ساخت پایگاه‌های دایم در کره ماه یا مریخ، تلاشی است برای گریختن از زمین جهان نامحتمل با این فن‌آوری اش عرصه را بر انسان زمینی تنگ کرده است. وقتی موتورسیکلت های دو پا بیش از اتومبیل های چهارپا بیداد می کنند، این عرصه تنگ تر می شود. این قاتل های سریالی غیرمجرم حدود نیمی از حوادث رانندگی در برخی از استان‌های ایران را به خود اختصاص می دهند.
 
اما سلاح جنگی، نمونه‌ای مصور از فن‌آوری ماشینی است که زوایای تاریک انسان را به تصویر می کشد. همه اشکال گوناگون انتقال داده ها و اطلاعات، اعم از صنعت چاپ، تلگراف، فتوگرافی، فرستنده ها و رایانه ها در خدمت فن‌آوری جنگی و دفاعی قرار گرفته اند تا حتی مار و موری از دست بشر در امان نباشد. رقابت‌های تسلیحاتی، خصوصا هنگامی که به شکل مستقیم در خدمت جنگ یا دفاع قرار می‌گیرد، به گونه ای تصاعدی نسل بشر را تهدید می کند. از این رو گر چه آدم ها به گونه ای طبیعی و ارگانیک از موقعیت های نظامی در شهرها می گریزند، اما وسعت جنگ های قرن بیستم نشان داد انسان‌ها به آسانی نمی‌توانند از کشتن و کشته شدن رها شوند.
 
در جای جای کره زمین در قرن بیستم، سلامت، میلیون‌ها بار در خطر افتاده و میلیون‌ها نفر قربانی شده اند و معمولا نتوانسته اند دست به انتخاب بزنند. تقلیل گرایی یک انتظار عبث از دولت مردان دولت های قدرتمند جهانی است. پس مثل بسیاری از اقدام های زیستی دیگر، جنبه های عملی اقدام‌های فردی یک راه حل اساسی برای بازیافت سلامت و دوری از مرگ است. آنچه اصلی تر است، فرار از سیطره فن‌آوری نظامی برای انتقال مرگ به زندگی و سلامت است. انسان امروز پیوسته هراسان است که مبادا به طور اتفاقی بند از افسار زرادخانه های جنگی جهان گسسته شود. با وجود این برای فرد مهم است که چگونه جان خود را از مسلخ جنگ نجات دهد. نجات از مسلخ جنگ - نه دفاع – مهم‌ترین و اولین شیوه بقای آدمی است. این شیوه پدیده‌ای قلبی و ایمانی است؛ شیوه‌ای که قدرت معنوی فراوانی در درون خون برای پرهیز از خصومت و کینه‌ورزی دارد.
 
فن‌آوری از ذهنی بارور پدید آمده است، اما در برخی موارد، این فن‌آوری ناخلف به ارباب خود خیانت ورزیده و جای ذهن، تعقل و سپس فرهنگ را غصب می‌کند. پس از تهاجم تکنوپولی به تعقل فردی و فرهنگ جمعی، منحنی رشد جمعی نزول پیدا می یابد و به قولی پیشرفت فن‌آوری به جای پیش‌رفت بشریت را اشغال می کند. با این تکنوکراسی و وسایل ارتباط جمعی (اعم از حقیقی و مجازی)، ما در حال ساختن فرهنگی هستیم که خود را به کمک اطلاعات، میان تهی می سازد.ذهن و تعقل، وقتی در محدوده پازل قدرت و تکنوکراسی قرار گیرد.تهدیدهای فن‌آوری در زیست شناسی و طب، باعث اعتماد بیش از اندازه به دستگاه و انجام جراحی های غیرلازم میگردد. این اعتماد، علاوه بر تحمیل هزینه های کلانی به بیماران، خطای پزشکی و مرگ را بیشتر دامن می زند. تعداد کسانی که در ایالات متحده امریکا سالانه بر اثر اعمال جراحی جان خود را از دست می دهند، بیشتر از موارد مرگ و کشتاری است که در عرض یک سال در جنگ های کره و ویتنام ثبت شده است.
 
از این رو از بعد زیست شناسی، فن‌آوری، به دلیل کندوکاوهای علمی، ما انسان‌ها را به جوانب هستی، موجودات زیستی و طبیعت نزدیک کرده است، ولی ما را از هم دور ساخته است. فی المثل وقتی از مقوله‌ای به نام برق سود می بریم، در اعماق دریا تحقیقات زیستی انجام می دهیم، در عمق زمین به اکتشاف و استخراج می پردازیم و با آن هزاران کار دیگر انجام می دهیم، اما همین ابزار - که ظاهر آن را گل سرسبد اختراع ذهن آدمی می دانیم - مادر بسیاری از دستگاه هایی است که ما را مستحق مرگ می سازد، و در یک درجه پایین تر سلامت ما را به سخره می‌گیرد.
 
برق در کارکرد منفی‌اش، در یک کلام شب زنده داری، شبگردی و شب کاری را به ما تحمیل کرده است. شب زنده داری پدیده اختلال خواب را برای انسان فرامدرن پدید آورد. این اختلال‌های هم ذهن را خسته کرد، هم عضلات را در هم کوبید و هم مصرف داروهای آزاردهنده اعصاب را دوچندان نمود.مع الوصف، و به رغم این مصائب، رفتار بر اساس منطق زیستی و حیات طبیعی، روش استفاده از برق و دستگاه‌های الکتریکی و الکترونیکی است. خطرهای احتمالی ابزارهای الکتریکی که در بسیاری از موارد، حوادث منجر به مرگ را باعث می گردد و اختلال‌های زیستی ناشی از سوء استفاده از دستگاه‌های الکترونیکی را می توان با تعقل و احتیاط به حداقل رساند. در اینجا کاربری هوشمندانه و متبحرانه یک اصل است.
 
منبع: رمز سلامت و طول عمر، حسین حسنی، صص281-276، مؤسسه بوستان کتاب، قم، چاپ اول، 1391